به گفته بسیاری از پژوهشگران تاریخ ایران با دیکتاتوری و استبداد گرهخورده است. منظور از استبداد در زبان ساده همان خودکامگی است و خودکامگی یعنی تصمیمگیری سیاسی دولت و در رأس آن شاه بر اساس اراده و خواست خویش است. حکومت رضاشاه که عملاً" از 1304ش شروع شد بسیار متفاوتتر از حکومتهای قبل از خود بود. یکپارچهسازی، تمرکزگرایی و اعمال حاکمیت بر کل کشور مشخصه حکومت رضاشاه بود. رضاشاه بهمثابه تمامی حکومتهای قبل از خود توانست باز استبداد را درصحنه سیاسی ایران برقرار کند هرچند ظواهر مشروطیت را نگاه داشت. ازنظر وبر انواع سلطه سنتی پاتریمونیالیسم زمانی ظاهر میشود که سلطه سنتی باعث ایجاد یک نظام اداری و یک نیروی نظامی که صرفاً" ابزار شخصی حاکم محسوب میشوند میپردازد. وبر حد اعلای پاتریمونیالیسم را سلطانی مینامد. یعنی نظامی که سلطه در آن بهدلخواه شخص حاکم اعمال میشود. هرچند کل دوران پهلوی اول را نمیتوان سلطانی نامید ولی ایجاد ارتش مدرن و بوروکراسی سازمانیافته توسط رضاشاه پایههای نظام سلطانی در ایران را فراهم کرد. نگارنده در این مقاله سعی دارد که با استفاده از روش کتابخانهای و بهصورت توصیفی ویژگیهای حکومت رضاشاه را با مشخصههای نظریه پاتریمونیالیسم (سلطانی) تحلیل و بررسی کند.
|